عصر و روزای اخر پاییزی تون بارونی و قشنگ
این روزا همه کربلایی شدن ، شما چطور ؟
ما که قسمت نشد بریم ، شایدم آقا نطلبید مارو ، آخه کربلا کجا و بنده ی پرگناهش کجا ...
+ این روزا خود درگیری مزمن دارم، همیشه حس بدی دارم، فکر میکنم دارم راهمو اشتباه میرم ،
زندگی سخت و کسل کننده و یه نواخت شده ، شدیدا ..
به یک تغییر ناگهانی و بزرگ در زندگی نیازمندیم...
+ این ترم دانشگاه رو میتونم میگم به تمام معنا گند زدم، به سه تا درس که اصلا امیدی ندارم که بتونم پاسشون کنم ،
البته من خودم 80% اساتید بی کیفیت دانشگاهمون رو مقصر میدونم...
+ سه شبنه ای که گذشت رفتم امتحان عملی رانندگی دادم ، ولی خب چه کنیم قبول نشدیم برای بار اول ،
ایشالا سری بعد
+ آها ببخشید چند وقتی نبودم ، آخه چند وقتیه درگیر شبکه های اجتماعی موبایل مثل لاین و اینستاگرام و وایبر شدم ، ولی اینو از من نشنیده بگیرید ، هیچ جا اینجا نمیشه
+ راستی به مناسبت تموم شدن پاییز چند تا عکس پاییزی گرفتم امیدوام خوشتون بیاد
اگه اینستاگرامم دارید میتونید اونجا دنبالم کنید : mah.diaaa
دوتا عکس اولی از محیط دانشگاه مون هستش ...